زلزلهی ۲۱ آبانماه ۱۳۹۶ استان کرمانشاه، رویداد تلخ و دلخراشی بود، که اثرات آن تا سالها در ذهن و خاطره زلزلهزدگان باقی خواهد ماند. کسانی که در عرض چند ثانیه زندگیشان زیر و رو شد؛ هست و نیستشان از بین رفت و عزیزترین عزیزان خود را از دست دادند.
امّا این رویداد تلخ، علاوه براین صفحه سوزناک و دلخراش، صفحهای زیبا و امیدبخش دیگری داشت. استان کرمانشاه؛ بهویژه شهرستانهای زلزلهزده سرپلذهاب و ثلاث باباجانی، صحنه بزرگ نمایشنامهای بود که در آن مردم ایران از همه اقوام، مذاهب و گرایشهای سیاسی، به زیبایی هنرنمایی کردند و جلوههای بسیار زیبایی از همدلی، نوعدوستی، ایثار و گذشت به نمایش گذاشتند.
در سفری که در روزهای اخیر با چند نفر از مسؤولان جماعت دعوت و اصلاح بههمراه استاد پیرانی، دبیرکل محترم جماعت به استانهای فارس و هرمزگان داشتم، در پایان جلسهای که در بندر عباس با اعضا و هواداران جماعت داشتیم، یکی از از خواهران بههمراه دختربچه نازنینش جلو آمد و پس از سلام و احوالپرسی، پاکتی را به من دادند که نمیدانستم داخل آن چیست؛ وقتی گوشه کاغذ را نگاه کردم، نوشته شده بود «برای کمک به ساخت مسجد در مناطق زلزله زده» سریع دنبال ایشان رفتم و تشکر کردم. اما در صبح روز بعد که پاکت را باز کردم، دیدم در داخل آن یک نامه و یک گردنبد طلا است.
این خواهر ایمانی در فرازی از نامه خود نوشته است: «دوست داشتم که میتوانستم کمکهای بیشتری بکنم، ولی تا امروز توانستم مبلغ کمی کمک کنم. این گردنبد را، که یادگار اولین خریدی است که با همسرم داشتهام ، در راه خدا میبخشم تا باقیات صالحاتی باشد برای من، ایشان و فرزندان ما و دعای خیر نمازگزاران کورد همراه ما باشد.»
خواهرم! احساسات پاک شما نسبت به خواهران و برادران زلزلهزدهات، مایه مباهات و افتخار و گردنبد طلایت، إنشاءالله، مدال عزّت و سربلندی شما و خانواده گرامیتان در دنیا و آخرت باشد.
ستار آینهپور - ۲۹/۱۰/۱۳۹۶
نظرات